دمی با دریا دلان بی ادعای جنوب!
اشاره: خوزستان است و یک دنیا عشق و شور! اینکه می گویند خاکش دامن گیرت می کند، بیراه نگفته اند! کافیست از آب نه چندان گوارایش بیاشامی؛ چنان نمک گیرش می شوی که رهایی از آن بسیار مشکل است: که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکل ها! خوزستان را به خیلی چیزها می شناسند: به گرما و شرجی هایش، به کارون و ساحل زیبایش، به فلافل و سمبوسه و خرمایش، به آدم های مهمان نواز و رئوفش، به دشت های وسیع و کوه های سربه فلک کشیده و به رودهای نیمه خروشانش و بسیاری چیزهای دیگر. خوزستان هنوز هم محروم است ولی از دل پرخونش بانگ بلند انسان هایی را می شنوی که صافی و صداقت از جمله صفات نابشان است که در کوران تمام حوادث، همچون مردان مرد، قامت قیامت کرده اند و ایستاده اند. گویی راست قامتان جاودانه تاریخ اند که بر تارک روزگار خوش درخشیده اند. در جمعیت هلال احمر خوزستان نیز از این دست آدم های خاکی با بال های آسمانی یافت می شود که خدمت به مردم با وجودشان پیوندی ناگسستنی خورده است آنجا که به هنگام امداد، چون هلال خمیده می شوند! در این مجال از کسانی خواهم نگاشت که سال ها به عنوان افراد تأثیرگذار در هلال خوزستان خالصانه تلاش ها کرده اند و این روزها یادی از آنها نمی شود. هم به این دلیل که اسیر خاک گشته اند و هم اینکه ما جوان تر ها چشم هایمان را بسته ایم و پیچش مو را نمی بینیم!
- ۰ نظر
- ۲۰ خرداد ۹۴ ، ۱۸:۰۷