به سوگواری زلف تو...
نه لب گشایدم از گل، نه دل کشد به نبید
چه بی نشاط بهاری که بی رخ تو رسید
نشان داغ دل ماست لاله ای که شکفت
به سوگواری زلف تو این بنفشه دمید
- ۰ نظر
- ۲۰ ارديبهشت ۹۲ ، ۱۹:۵۷
نه لب گشایدم از گل، نه دل کشد به نبید
چه بی نشاط بهاری که بی رخ تو رسید
نشان داغ دل ماست لاله ای که شکفت
به سوگواری زلف تو این بنفشه دمید
به یاد ایثارگر فرهیخته و امدادگر مهربان
ـ استاد حمید مجدمی ـ که دمی از آنات عمرش را
بی دغدغه خدمت نگذراند...
یادش گرامی و راهش پر رهرو.
به فاتحه ای میهمانش کنیم...
مراسم تشییع:
ساعت ۱۵ روز ۱۸ اردیبهشت
از هلال احمر خوزستان به سوی کوروش (فاز۴)
مسجد امیرالمومنین(ع)
به سوی بهشت آباد قطعه یک
تا
چشم کار می کند، انسان هایی آزاده را می بینی که دل در گرو سلامت همنوعان خویش
داده اند و تمامِ قامتشان با حس بشردوستی قیامت شده است! جذر و مد خاضعانه انسان
هایی را نظاره می کنی که بی دغدغه نام و نان، در پی فرونشاندن امواج سهمگین حوادث
هستند؛ آن جایی که زندگی و سلامت انسان ها درخطر می افتد...
این
روزها، روزهای سبز و خوشایند نوروز است. روزهای سبزی و سرسبزی و طراوت. روزهای
خانواده، روزهای کوه و دشت و دمن. روزهای خوب زندگی در دامان زیباترین جلوه های
ایزد متعال که بهره آن را برای بشریت قرار داده است. اما در جایی دیگر، تصاویر
زیبا و دل انگیزی نیز وجود دارد که همگان از دیدن آن عاجز و ناتوانند. مگر چشم
تیزبین و حقیقت نگر که می تواند این صحنه های بی بدیل را رصد کند.
در
آن سوی زیبایی های طبیعت که مردم را سرخوش می کند، حوادثی در کمینگه انسان هاست که
اگر خوب بنگری، می توانی به اهمیتشان پی ببری. در مقابل این حوادث، انسان هایی از
خود گذشته هستند که سد راه می گردند از برای به عینیت رساندن شعاری با مسما به نام
کاهش آثار بلایا و اینان همان آشنایان دور و نزدیک زندگی ما یعنی امدادگران اند.
نوروز،
زمانی است که مردم به استراحت می پردازند و به دور از گرفتاری های روزمره و بی
اندیشه برای گذران اداری روزگار به تفرج می پردازند و در کنار خانواده شادند و
آرام. در همین روزهای قشنگ خدا، این امدادگران اند که بی هیچ چشمداشتی، لحظات دل
انگیز بهاری را به خدمت خلق می گذرانند و ساعت های طاقت فرسایی در جاده ها، به
انتظار قدمی برای نجات جان انسان ها سپری می کنند و دعای همیشه قلب پاکشان، این
است که خدایا این سفر را بی خطر بساز... آمین.
قسمت دوم:
قصد من از نوشتن این
روایت، خنداندن مخاطبین گرامی نیست. دلیل اصلی برای نگاشتن این سطور، واکاوی یکی
از مشکلات سازمانی در کشور ما و به تبع آن جمعیت هلال احمر است. تصور برای
بشردوستیِ بیش از حد، شده یک مالیخولیا و از آن بدتر، تفکر در مورد اینکه جمعیت ما باید
در هر عرصه ای سرکی بکشد، یک بیماری مسری است که از مدیری به مدیری دیگر می رسد.
و البته این قضیه حتی
در مدیریت خانه ها و منازل ما ما هم وجود دارد. فکر می کنیم باید در هر موردی نظر
بدهیم حتی اگر به ما هم مربوط نباشد. در مجموع در تشخیص ارتباط قضایا و مسائل با خود
کمی ضعیفیم.
شاهد این مثال را می
توان به کرات در برنامه های سازمان های چندگانه جمعیت یافت. مدیران و برنامه ریزان
این سازمان ها، هیچ عرصه ای را از فعالیت های خداپسندانه! و بشردوستانه بی
نصیب نگذاشته اند؛ گویا خداوند ما را خلق فرموده تا فقط و فقط ما! مشکل گشای خلق
باشیم و در هر عرصه ای حتی چهارشنبه سوری هم تلاشی و همی بنماییم و البته همه
ی ما می دانیم که تمامی این کارها فقط برای رضای خداست!
بیچاره از دل مجریان
محترم این پروژه های خدایی!
سفرهای نوروزی مردم،
هر سال، کم یا زیاد در سراسر کشور انجام می شود اما آنچه بیش از هر چیز در این
روزها خودنمایی می کند دست و پا زدن مسئولان برای به اسم خود، تمام کردن نشاط مردم
برای سفرهاست.
سالهاست که بحث آمار
سفرهای مردم، کشته های جاده ای، تعطیلی مراکز گردشگری، خدماتی و پذیرایی، کمبود
بلیت های حمل و نقل هوایی، ریلی و جاده ای و ... در نوروز هر سال، نقل محافل است و
مسئولان، بخشهای مثبت آن را در بیلان کاری خود می گنجانند و منفی ها را به دیگران نسبت
می دهند.
نوروز که می شود
مسئولان تمام دستگاه هایی که در زیر عنوان «ستاد تسهیلات سفرهای کشور» دور یک میز
می نشینند و از دی ماه هر سال برای نوروز سال بعد، برنامه ریزی هایشان را آغاز می
کنند، ناگهان، هر کدام برای دیده شدن در جعبه جادویی، تا دیگر رسانه ها از یکدیگر
سبقت می گیرند که آمارها و اطلاعات مثبت خود را ارائه کنند.
قسمت اول:
چند سال پیش در حوزه جوانان خدمت می کردم. معمولاً طرح راهنمایی مسافرین نوروزی تا ۱۵ فروردین به طول می انجامید و در طول طرح مذکور، تمام امکانات، تجهیزات و نیروها درگیر و در خدمت طرح بودند تا تلاش برای کارآمدی و اثربخشی به اکمال برسد. در آن سال یک طرح ۲۱ روزه کافی بود تا اعصاب همه عوامل اعم از مسؤولین و اعضا را بر هم ریخته و روند اجرای طرح را دستخوش تغییر کند و این طرح هم از راه رسید.
به نظر شما بهترین تصمیم برای هلال احمر در سال جدید
و از سوی اعضای جمعیت چیست؟
لطفاً پاسخ خود را در قسمت "نظرات"مرقوم فرمایید.
مردمداری
برای هر قشری به گونهای خاص معنا دارد برای یک رهبر، برای یک خطیب، برای یک امامجماعت
مسجد یا کاسب، رفتارهای خاصی میتواند سبب جذب مردم شود. پیامبر حتی در عبادت هم
مردم را خسته نمیکرد. شنیده نشده است که پیامبر نماز جماعتش طولانی باشد. البته
از این که کسی هم تندتند نماز بخواند بدش میآمد و تذکر میداد. درباره حضرت دارد
که: فراوان یاد خدا میکرد، لعنت کمتر میکرد، نمازش را با آرامش میخواند، خطبه
نمازش کوتاه بود، تکبر نداشت، با فقرا و یتیمان مینشست و نیاز آنها را برآورده
میکرد.