خانه ی داوطلب، خانه دوم من است!
اشاره: برخی اوقات در
گوشه کنار شهر، آدم هایی زندگی می کنند که در عین گمنامی، کارشان آنقدر هویداست که
هرچه قدر هم بخواهی مخفی کاری کنی، مثل نور خورشید از پشت ابر متجلی می شود و تصویر
زیبایی را می سازد که چشم هر بیننده ای را به خود جلب می کند. کار خیر انسان های
نیکوکار هم، همین گونه است. هرچه قدر می خواهند کارشان را پنهان کنند، دست آخر
مشخص می شود که شکم گرسنه ای سیر شده که در خانه اش صدای خنده می آید و یا شهریه
دانشگاه دانشجوی فقیری پرداخت شده که بدون دغدغه، شاگرد ممتاز کلاسش می شود و ...
داوطلبان جمعیت هلال
احمر هم از این تبارند. خانم مهوش باقری از اهالی جمعیت هلال احمر بندر ماهشهر است
که 38 سال در خدمت به خلق خدا کوشیده است و دراین سال ها چه در کسوت یک امدادگر
وچه در مقام یک داوطلب منشاء خدمات مؤثری بوده است که از آن جمله می توان به
شناسایی نیازمندان و توانگران شهرش اشاره نمود. طعم کمک به همنوعان را از بچگی
چشیده است؛ آن زمانی که به دلیل وقوع زلزله شهر قیر، به اتفاق پدرش برای کمک به
زلزله زدگان شتافته و به هنگام کمک، اشک می ریخته است! گفتگوی مرا با ایشان
بخوانید.
- ۰ نظر
- ۰۴ اسفند ۹۱ ، ۲۱:۰۴