حوالی هلال

گاهنامه انتقادی با محور فعالیت های جمعیت هلال احمر

حوالی هلال

گاهنامه انتقادی با محور فعالیت های جمعیت هلال احمر

حوالی هلال

به احترام همه آنانی که بشردوستی سرلوحه زندگیشان بوده است و تمامی هست و نیست خویش را برای این آرمان بزرگ بشری تقدیم نموده و می نمایند. آنان که امدادگری را فراتر از زمان و مکان دریافته اند و در این راه ملامت هیچ ملامت کننده ای، ذره ای تردید و کوچکترین خللی بر عزم استوارشان وارد نمی سازد؛ چون باورشان، با بشردوستی بارور شده است.

طبقه بندی موضوعی

به آستان بلند پزشکان داوطلب

مجتبی طحان | جمعه, ۱ شهریور ۱۳۹۲، ۰۳:۳۶ ب.ظ

برخی اوقات در گوشه کنار شهر، آدم هایی زندگی می کنند که در عین گمنامی، کارشان آنقدر هویداست که هرچه قدر هم بخواهی مخفی کاری کنی، مثل نور خورشید از پشت ابر متجلی می شود و تصویر زیبایی را می سازد که چشم هر بیننده ای را به خود جلب می کند. کار خیر انسان های نیکوکار هم، همین گونه است. هرچه قدر می خواهند کارشان را پنهان کنند، دست آخر مشخص می شود شکم گرسنه ای که سیر شده و در خانه اش صدای خنده می آید و یا شهریه دانشگاه دانشجوی فقیری پرداخت شده که بدون دغدغه، شاگرد ممتاز کلاسش می شود و ...


داوطلبان جمعیت هلال احمر از این تبارند. در میان داوطلبان اما، کسانی دیگر هم هستند که شاید در کسوت پزشکی باشند لکن عاشق اند؛ عاشق مردم؛ عاشق کمک به مردم و می دانیم که سبب عشق به مردم، عشق به خداست...


بارها پزشکان و پیراپزشکان داوطلبی را دیده یا شنیده ایم که در کاروان های سلامت، لبخند یک بیمار نیازمند را به هزاران اسکناس رنگ رنگ ترجیح داده و از فضای آرام و به دور از دغدغه مطب فاصله گرفته و به بوی کاه و دیوار گلین و لباس های ساده یک روستایی دل بسته اند.
پای صحبتشان که بنشینی، از صمیم جان آواز عشق و عاشقی سر می دهند و از ساحل نجات این خدمت می گویند: آنات کمک به دیگران آنقدر دل انگیز است که سرشاری آن برای یک پزشک همیشگی است، وقتی به درد یک بیمار توجه کنی و او را نجات دهی، انگار پرواز می کنی، گویی روی ابرها راه می روی، سبک می شوی؛ سبکبال...

هنگامی که کسی در حال مرگ است و به او کمک می کنی، انگار خودت هم متولد می شوی و یک داوطلب واقعی، هیچ وقت از کمک به دیگران دست برنمی دارد. حتی اگر انگشت کسی دچار جراحت شده یا شکسته شده باشد و تو آن را پانسمان کنی، واقعاً لذت می بری. احساس پاکی می کنی و این حس با هیچ حسی قابل مقایسه نیست.
سخن در مورد نازنین جانانی است که سودای نام و نان ندارند و در راه بشردوستی گام می نهند؛ وتو خوب می دانی که در جاده لایتناهی خدمت به هم نوع مستمند، نمی توان این گونه اندیشید. روی سخن پیش رویِ خوبانی است که حضورشان اشارتی است پیامبرگونه که شاید دردمندی به دستانشان، دخیل بسته باشد!
خدمات ارزنده این پزشکان ایثارگر و از جان گذشته در عرصه سترگ فعالیت های نهضت بین المللی صلیب سرخ و جمعیت هلال احمر بر همگان هویداست و کیست که جز با نگاهی فراخ به آن ننگرد آن جا که کلاه عقل آدمی از سر می افتد. این روز بزرگ که به یاد پزشک و فیلسوف والامقام ایران زمین ـ شیخ الرئیس بوعلی سینا ـ  خوش مسما شده است بر همه پزشکان داوطلب هلال احمر مبارک باد که ایشان، فرشتگان نجاتی هستند که درد جسم بیماران را با روح بلندشان التیام می بخشند.

  • مجتبی طحان

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی