حوالی هلال

گاهنامه انتقادی با محور فعالیت های جمعیت هلال احمر

حوالی هلال

گاهنامه انتقادی با محور فعالیت های جمعیت هلال احمر

حوالی هلال

به احترام همه آنانی که بشردوستی سرلوحه زندگیشان بوده است و تمامی هست و نیست خویش را برای این آرمان بزرگ بشری تقدیم نموده و می نمایند. آنان که امدادگری را فراتر از زمان و مکان دریافته اند و در این راه ملامت هیچ ملامت کننده ای، ذره ای تردید و کوچکترین خللی بر عزم استوارشان وارد نمی سازد؛ چون باورشان، با بشردوستی بارور شده است.

طبقه بندی موضوعی

فضای پایگاه را در هیچ جای دنیا نمی توان تجربه کرد

مجتبی طحان | دوشنبه, ۱۰ اسفند ۱۳۹۴، ۱۱:۴۸ ب.ظ

گفتگو با صادق شیروی؛ نجاتگر با اخلاق هلال احمر هندیجان


اشاره: برخی اوقات به اشتباه تصور می شود که امدادگران و داوطلبان هلال احمر، با چشمداشت وارد این تشکیلات می شوند! ولی حقیقت این است که تقریباً اکثر بچه ها بی دغدغه نام و نام وارد جمعیت می شوند و خود را برای خدمت به مردم محروم و آسیب دیده وقف می کنند. بدین معنی که خیلی ها اصلاً نیاز مالی ندارند که می آیند و امدادگری می کنند؛ بلکه این علاقه ایست که خدای منان در وجود این بندگان خوب نهاده است.

و اما نجاتگر قصه ما؛ شغلش آزاد است و وضعش رو به راه! خیلی از کارها را تجربه کرده از ماهی فروشی و کار روی لنج بگیر تا میوه فروشی و کار در دبی... ولی در کنار آن همه کار، حدود سیزده چهارده سال است که با تشکیلات هلال احمر آشنا شده و تقریباً 5 سال است که این همکاری تداوم داشته و به گفته خودش خواهد داشت. پایگاه برایش عزیز است و لحظاتش بسیار دل انگیز! به بچه های پایگاه امدادی بسان یک خانواده می نگرد و آنها را از صمیم جان دوست دارد. صادق شیروی از اهالی هندیجان با آنکه عاشق خانواده دوست داشتنی اش است، ولی به مردم هم عشق می ورزد، همان عشقی که باعث شده در بهترین لحظات سال خدمت به آنها را به حضور در بین خانواده اش، ترجیح دهد!   

 

خودتان را معرفی کنید.

صادق شیروی هستم و نجاتگر سوم هلال احمر هندیجان. هستم. متأهل و صاحب دو فرزند. تا دیپلم ریاضی فیزیک درس خوانده ام. بیش از 12 سال است که در جمعیت هلال احمر عضو شده و با افتخار مشغول خدمت به مردم در حوادث مختلف هستم. کارم آزاد است و در کنار آن با توجه به علاقمندی ام به بحث امداد و نجات، سال هاست با هلال احمر همکاری می کنم.

 

آشنایی شما با تشکیلات هلال احمر چگونه رقم خورد؟

اولین حضورم در جمعیت هلال احمر هندیجان در سال 81 رقم خورد. در آن سال با راهنمایی های یکی از دوستانم که حق استادی به گردنم دارد یعنی امیرعباس غزالی، در دوره کمک های اولیه ثبت نام کردم. غزالی می گفت کمک های اولیه را یاد بگیر شاید زمانی به دردت بخورد. شاید بتوانی جلوی خفگی، سوختگی، بیماری یا هر مشکلی را بگیری! این بود که من هم علاقمند شدم به فراگیری کمک های اولیه.

 

انگیزه شما از حضور در جمعیت هلال احمر چه بوده است؟

آموزش های این دوره بود که باعث شد در صحنه یک تصادف بتوانم جان یک نفر را نجات دهم. احساسی که بعد از این کار به من دست داد، هیچ وقت و هیچ جا تجربه نکرده بودم همین انگیزه ای شد که برای همکاری با هلال احمر پیش قدم شده و در دوره های مختلف تکمیلی و تخصصی شرکت کنم. آن تصادف نقطه عطف زندگی من و جمعیت هلال احمر بود که موجب ارتباط دوسویه گشت. راستش تا بحال هم هرگاه توانسته ام برای کسی کاری انجام دهم، هم از درون خوشحال شده ام و هم از بیرون. کاری هم برای این دنیا هم برای آن دنیا.

 

به نظر شما امدادگری سخت است؟ امدادگر چگونه تعریف می شود؟

از نظر من امدادگری بسیار سخت است. نمی شود به هر کسی امدادگر گفت. متأسفانه باید بگویم برخی از افراد فقط برای سرگرمی و یا داشتن حقوقی به امدادگری روی می آورند. برای خود من اتفاق افتاده که امدادگر داشته ایم در پایگاه که از 24 ساعت، 20 ساعت خواب بوده است؛ نه آموزشی نه آمادگی و نه تمرینی؛ فقط و فقط برای گذران وقت و گرفتن بی دردسر پول، سراغ امدادگری آمده است. از نگاه من امدادگر کسی است که اهداف و شعارهای جمعیت هلال احمر را جامه عمل بپوشاند و همه ما می دانیم که داوطلبانه بودن یکی از اصول این نهضت خدایی است. امدادگر باید از سرِ رضایت خداوند و برای دل امدادگری کند نه برای نام و نان! امدادگر اولین چیزی که باید درنظر داشته باشد، فعالیت داوطلبانه بی چشمداشت است. نه برای پول و تشویق و سهمیه و ...

 

برای رسیدن به این نگاه، چه کار باید کرد؟

باید جمعیت هلال احمر بازتعریف شود. با نگاهی نو و رویکردی جدید. بسیاری از افراد در جامعه، هنوز هلال احمر را درست نمی شناسند. البته همه ما می دانیم که کار جمعیت هلال احمر امدادرسانی و آموزش همگانی است ولی هستند افرادی که نگاهی ابزاری به هلال احمر دارند و فکر می کنند که در این جا باید به دنبال کار گشت. باید با اطلاع رسانی صحیح به جامعه این توجه را بدهیم که فعالیت در هلال احمر، داوطلبانه است و حتی کار اداری آن هم باید به صورت داوطلبی انجام شود. باید در کتاب های مختلف از رده قبل از دبستان، در روزنامه ها و جراید و هرکجا که بشود و مقدور باشد، هلال احمر را به مردم شناساند. البته فعالیت های خوبی در سال های اخیر انجام شده که می بایست بیشتر و کیفی تر شود.

 

جمعیت هلال احمر را در مقایسه با گذشته چگونه ارزیابی می کنید؟

الان وضعیت بسیار بهتر شده است. قبلاً ضعف ها و نقایص زیادی وجود داشت که در حال حاضر بسیاری از آنها برطرف شده اند. مثلاً در گذشته می آمدیم یک دوره می گذراندیم و می رفتیم تا دو سال بعد. ولی الان آموزش ها به مراتب بهتر از گذشته شده اند. هر دو سه ماه یکبار دور هم جمع می شویم و آموزش های جدید می بینیم و نهایتاً بازآموزی می شویم. همچنین درجه بندی امدادگران و نجاتگران خودش انگیزه ای شده برای تداوم آموزش ها. قبلاً می رفتیم سر کلاس و برای فراگیری آموزش های تخصصی رقابتی نبود ولی الان این گونه نیست. از موقعی که درجه بندی ایجاد شده، برای صدور مدرک هم سخت گیری می کنند. حداقل این است که مجبور می شوی سر کلاس چیزهایی یاد بگیری که به دردت بخورد. امکانات و تجهیزات هم به روزتر شده اند. نگاه مردم هم به جمعیت تغییر کرده است.

 

در حال حاضر در هلال احمر هندیجان چگونه فعالیت می کنید؟

حدود 5 سال است که به عنوان نجاتگر در پایگاه امداد جاده ای شهید صابری فعالیت می کنم. این پایگاه از منطقه شاهزاده حمزه بندر ماهشهر را زیر پوشش امدادی قرار می دهد تا نزدیک مرز شهرستان بندر دیلم. این جاده به عنوان یک جاده ترانزیتی و پرتردد محسوب می شود که حوادث زیادی را به خود می بیند. البته مدتی است که پس از بهسازی و عریض شدن جاده، حجم تصادفات کمتر شده است. پایگاه شهید صابری یکی از پایگاه های خوب استان است که هم از طرف شعبه به آن رسیدگی می شود و موقعیت جغرافیایی مناسبی دارد که باعث شده نقاط بیشتری تحت پوشش امدادی قرار گیرد. البته نقایصی هم دارد از نظر ساختمانی و سازه ای که از طرف مسئولان در حال رسیدگی است.

 

ایام نوروز خود را چگونه می گذرانید؟

نزدیک چهارسال است که در ایام نوروز در پایگاه بوده ام. نمی دانم بگویم خوشبختانه یا متأسفانه ولی در این چهار سال هم لحظه سال تحویل و هم در روز سیزده بدر پایگاه بوده ام به دور از خانواده و بچه هایم! به قول مسئولان چون هم تجربه خوبی دارم و هم در صحنه های زیادی امدادرسانی کرده ام، طوری برنامه ریزی می کنند که من در این دو لحظه قشنگ پایگاه باشم!

 

و برخورد خانواده با شما؟

خانواده در برخی اوقات گله می کنند البته نه از ته دل! چون کار من آزاد است در جاهای دیگر جبران می کنم ولی به هرحال با این قضیه کنار می آیند. ولی نجات جان مردم، بیش از اینها ارزش دارد که با یک گله بتوان از آن دوری کرد.

 

جو پایگاه امداد جاده ای شهید صابری چگونه است؟

بدون هیچ گونه اغراق، جوی که در این پایگاه ها دیده ام، هیچ جا وجود ندارد. من کارهای زیادی انجام داده ام. کارهای زیادی داشته ام. دبی کار کرده ام، بالای لنج بوده ام، ماهی فروشی، میوه فروشی و خیلی کارهای دیگر ولی فضایی که در پایگاه وجود دارد، هیچ جای دنیا نمی توانی تجربه کنی! همه با هم دوست، همه صمیمی، با هدف والای خدمت به همنوع و به صورت داوطلبانه با هم همکاری می کنند! در کنار هم زندگی می کنیم، هیچ به کسی دیگر دستور نمی دهد و برای حضور در حوادث آماده ی آماده هستند. اکثر بچه ها نیاز مالی ندارند که به پایگاه می آیند. چرا که حق الزحمه حضور در پایگاه بسیار اندک است و کفاف گذران زندگی را نمی دهد پس اگر هدفی در این بین وجود دارد، پول نیست بلکه عشق به همنوع است!

 

 با مسئولان هلال احمر چه صحبتی دارید؟

مسئولان باید از نزدیک مناطق محروم کشور را ببینند. پایگاه های مناطق محروم هم دیدنی است! بیایند و در هنگام امدادرسانی به حوادث بچه ها را ببینند، خدمت و فعالیت آنها را رصد کنند! صحنه هایی بوده که اکثر دستگاه های امدادی مثل آتش نشانی و اورژانس فقط بیننده آن بوده اند و در خیلی وقت ها از کارهای امدادگران و مهارتشان لذت برده اند. بیایند و زحمات بچه ها را ببینند. ما دوست داریم آمبولانس هایمان تجهیز باشند، خوب نیست سر صحنه دنبال یک آتل بگردیم چون نداریم و یا کمبود داریم. دوست داریم تجهیزات ما به روز باشد و جدید تا بتوانیم به مردم با کیفیت بیشتری خدمت کنیم.

  • مجتبی طحان

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی