حوالی هلال

گاهنامه انتقادی با محور فعالیت های جمعیت هلال احمر

حوالی هلال

گاهنامه انتقادی با محور فعالیت های جمعیت هلال احمر

حوالی هلال

به احترام همه آنانی که بشردوستی سرلوحه زندگیشان بوده است و تمامی هست و نیست خویش را برای این آرمان بزرگ بشری تقدیم نموده و می نمایند. آنان که امدادگری را فراتر از زمان و مکان دریافته اند و در این راه ملامت هیچ ملامت کننده ای، ذره ای تردید و کوچکترین خللی بر عزم استوارشان وارد نمی سازد؛ چون باورشان، با بشردوستی بارور شده است.

طبقه بندی موضوعی

۲۴ مطلب با موضوع «گزارش» ثبت شده است

نجاتگران کاربلد، امدادگران توانمند

مجتبی طحان | شنبه, ۱ اسفند ۱۳۹۴، ۰۲:۴۴ ب.ظ

گزارش «شهروند» از فعالیت تیم واکنش سریع جمعیت هلال‌احمر استان خوزستان

 

اشاره: منطقه ناشناخته است. حادثه ای در آن اتفاق افتاده است. حادثه ای که هنوز ارزیابی نشده و تقریباً هیچ اطلاعاتی از آن بدست نیامده است. از وخامت اوضاع هم خبری نیست. بناست تعدادی رنجر به آنجا اعزام شده و همچنان که به ارزیابی نخستین می پردازند، به آسیب دیدگان نیز امدادرسانی کنند. مسیر دسترسی به منطقه آسیب صعب و سخت است و توشه و تجهیزات حجیم و سنگین! یک بلدِ آشنا به منطقه، اطلاعاتی به صورت کلی به رنجرها می دهد. تنها چیزی که دقیق است، یک نقطه جی پی اس از منطقه حادثه است که توسط مرکز کنترل و هماهنگی عملیات به سرپرست تیم داده می شود. شرایط بسیار حساس است. رنجرها دست بکار می شوند و به سوی نقطه مورد نظر حرکت می کنند!

  • مجتبی طحان

سفید در سفید! مملو از مهربانی و صفا

سفید رنگ زیبایی است. نشانه صلح است. سفید با خودش خوبی به همراه دارد. هرچه صفا و صمیمیت می خواهی در رنگ سفید می توانی یافت. جالب است که هرگاه به سفید فکر کنی، اولین چیزی که به ذهنت می رسد، آزادی و صلح و امنیت است! دور و برت را که نگاه کنی، سفیدهای زیبا و مقدس زیادی می بینی: گل سفید برای آشتی، لباس سفید برای نوعروس، احرام سفید برای حاجی، دفتر سفید برای نقاشی کودکان، گچ سفید معلم برای یاددادن و موی سفید پدربزرگ و مادر بزرگ مهربان! حتی رنگ سفید پرچم سه رنگ ایران است که سبز و قرمز را محکم بغل کرده و به زیبایش افزوده است. راستی ما در کنار این همه رنگ سفید، آدم هایی را هم می شناسیم که رخسارشان سفیدگون است و آنها را انسان های خوبی می دانیم. حال می خواهم برای شما داستانی بگویم که سفید در سفید است!


یک کوهستان برفی را تصور کن با ارتفاعات سر به فلک کشیده و پر از برف سفید! پرچم سفیدی را تصور کن که همیشه نشان از صلح و دوستی داشته و دارد! یک عده انسان سپیدسرشت را نیز تصور کن که با پرچم سفید در این کوهستان سفید، پای در برف سفید گذاشته اند و تمرین انسانیت می کنند! اینجا خالی نیست، سفید در سفید است و مملو از مهربانی، ایمان و سیب. اینجا تاراز، دیار کهن ایل بختیاری در خوزستان!

  • مجتبی طحان

سیل که می آید، به هیچ چیز رحم نمی کند!

مجتبی طحان | چهارشنبه, ۳۰ دی ۱۳۹۴، ۰۸:۰۴ ب.ظ

گزارشی از ضرورت احداث مرکز آموزش های تخصصی جستجو و نجات در سیلاب در دزفول


اشاره: سیل که می آید، به هیچ چیز رحم نمی کند! نه کوچک و بزرگ نمی شناسد و نه پیر و جوان! می آید، ویران می کند و می رود و پس از آن، ما می مانیم و یک دنیا حسرت برای لحظه های آب برده! سیل که می آید، آرامش می رود...

سیل، حادثه مهیبی است که همه ساله به هنگام وقوع، جان تعدادی از هموطنان ما را می گیرد. سیل یک پدیده طبیعی است که در هنگام بروز مانند هر بلای طبیعی دیگری دارای آثار تخریبی غیر قابل اجتناب است. بر اساس جغرافیای طبیعی کشور و میزان حادثه خیزی برخی مناطق آن، در بعضی موارد اثرات سوء ناشی از وقوع سیل کمتر از زلزله نبوده و عدم پیشگیری از وقوع آن می تواند خسارات جانی، مالی و زیست محیطی جبران ناپذیری را بر جای گذارد. متأسفانه موضوع سیل و مدیریت و کاهش خسارات آن در کشور مورد توجه جدی قرار نگرفته و فقط زمانی که سیلاب مخربی جاری می‌شود و فاجعه‌ای بوجود می‌آید، توجه مسئولین و متخصصین به آن جلب می‌گردد. اگر چه بررسی طرح های مهار سیلاب که به صورت محدود و پراکنده در سطح کشور مطالعه و اجرا شده‌اند، نشان می‌دهد یک راه حل مشخص و مطمئن برای مناطق سیل گیر وجود ندارد، اما بدیهی است پدیده سیل علیرغم همه پیچیدگی هایش قابل بررسی و مطالعه بوده و می‌توان در جهت مهار وکاهش خسارات آن و حتی بهره‌برداری اقتصادی از سیل راه‌حل‌های مناسبی جستجو کرد. باید گفت که به دلیل بهبود روش های ساخت و ساز و رعایت ضوابط و مقررات، ایمنی سازه‌ها و تأسیسات در مقابل خطراتی چون زلزله افزایش می‌یابد، متأسفانه هنوز روند طبیعی توسعه در کشورهایی نظیر ایران باعث تخریب محیط زیست و منابع طبیعی شده و خسارات سیل مرتباً افزایش می‌یابد. رشد 250 درصدی خسارات ناشی از سیل کشور در پنج دهه گذشته مؤید این مدعاست.

  • مجتبی طحان

خاطره سنگین یک تجربه مشترک

مجتبی طحان | يكشنبه, ۲۰ دی ۱۳۹۴، ۱۰:۱۱ ب.ظ

این سه امدادگر از 12 سال پیش می گویند/ حادثه دلخراش و غم انگیز بم در گفته های حاضران در آن حادثه
 
1
از وقتی او را می شناسم، همیشه با نام دکتر سعیدی صدایش کرده اند ولی تحصیلاتش هیچگاه طبابت نبوده است. چهره مهربان و خندان، از او شخصیتی دوست داشتنی ساخته است. او را که می بینی، ناخودآگاه لبانت به خنده باز می شود. یکی از علاقمندی هایش، بازگویی تجربیات تلخ و شیرین سال ها امدادگریش است. دکتر بودنش برمی گردد به 8 سال فعالیتش در قطار انتقال مجروحین در زمان جنگ تحمیلی و به قول دوستانش، این نامی است که شهداء و مجروحین آن سال های بی بدیل، به پاس تلاش ها و زحمات خالصانه اش، بر او گذاشته اند. هرجا نیاز باشد، محمدرضا سعیدی هم آن جاست! متولد 1344 در اهواز است و به گفته خودش از سال 1359 به عنوان یک عضو کوچک مشغول خدمت شده است.
  • مجتبی طحان

مشارکت اجتماعی؛ یکی از شاخص های پویایی جامعه

مجتبی طحان | سه شنبه, ۱۵ دی ۱۳۹۴، ۰۳:۰۹ ب.ظ

 

گزارشی از تشکیل نخستین مجمع مشورتی جوانان در هلال احمر خوزستان

 

حرف اول

بحث مشارکت جوانان در توسعه همه جانبه کشور از جمله مباحث مورد علاقه جوانان و کارشناسان و صاحب‏نظران است. علاقه‏مندان به اعتلای ایران اسلامی سخت بر این باورند که باید از تمامی توانمندی‏های کشور برای توسعه بهره برد. در این میان جوانان به عنوان نسلی پویا و بالنده و دارای تخصص و تعهد خواهان ایفای نقش هر چه مؤثرتر در پیشرفت مملکت هستند. مشارکت اجتماعی از آن دست مواردی است که به عنوان یکی از شاخص های پویایی جامعه تلقی می شود به طوری که بالا رفتن مشارکت می تواند مسئولیت پذیری افراد یک جامعه را نشان دهد و در مقابل، قدرت مطالبه گری مردم از مسئولان را بالا ببرد تا در فرآیندی هم افزا، مسیر شد آن جامعه فراهم شود. در واقع مشارکت جوانان به معنای حساس شدن آنها به اموری است که منافع عمومی و ملی یک کشور را دنبال دارد. نسل جوان با استفاده از ابزارهای خدادادی خود نظیر خلاقیت و نیروی مضاعف می تواند موتور محرک مشارکت اجتماعی باشد. در صورت ورود این قشر از جامعه به عرصه های مختلف اجتماعی می توان شاهد بهبود شرایط کشور در شاخص های فرهنگی، اقتصادی و سیاسی بود.

  • مجتبی طحان

تشکیل مجمع مشورتی جوانان هلال احمر خوزستان

مجتبی طحان | چهارشنبه, ۲ دی ۱۳۹۴، ۰۸:۰۶ ق.ظ

 اشاره: تاکنون جوانان در عرصه های پیروزی انقلاب، دفاع مقدس، پیشرفتهای علمی و هسته ای و ورزش بخوبی نقش تاثیرگذاری ایفا کرده اند. جوانان کشور در عرصه های مختلف بسیار تاثیرگذار و بی بدیل بوده و امروز هم در عرصه سازندگی بسیار نقش آفرین هستند. جوانان سرمایه های ارزشمندی برای نظام اسلامی هستند که باید به نوعی مدیریت شوند تا پشتیبانی لازم از ظرفیتهای ارزشمند آنها انجام شود و برای بهره مندی از فعالیت های آنان و دستیابی به دستاوردهای بهتر باید وارد کارهای عملیاتی و اجرایی در حمایت از جوانان شد. از سوی دیگر با توجه به اینکه نوجوانان و جوانان، آینده سازان و سرمایه های انسانی و اقتصادی کشور هستند، می بایست از وجود این نیروهای پرانرژی و فعال به نحوی شایسته بهره برد. افزایش توان نقش پذیری جوانان، تقویت سرمایه های اجتماعی را به همراه دارد و بایستی از این سرمایه های ملی و ظرفیت های بالقوه در تصمیم سازی ها و تصمیم گیری ها استفاده بهینه کرد و جوان هراسی در کشور را به جوان باوری و جوان یاوری تغییر داد.

  • مجتبی طحان

به دنبال امیر محمد 7 ساله!

مجتبی طحان | دوشنبه, ۹ آذر ۱۳۹۴، ۰۹:۴۴ ق.ظ

سیل که می آید، به هیچ چیز رحم نمی کند! نه کوچک و بزرگ نمی شناسد و نه پیر و جوان! می آید، ویران می کند و می رود و پس از آن، ما می مانیم و یک دنیا حسرت برای لحظه های آب برده! سیل که می آید، آرامش می رود...

سیل، حادثه مهیبی است که همه ساله به هنگام وقوع، جان تعدادی از هموطنان ما را می گیرد. سیل یک پدیده طبیعی است که در هنگام بروز مانند هر بلای طبیعی دیگری دارای آثار تخریبی غیر قابل اجتناب است. بر اساس جغرافیای طبیعی کشور و میزان حادثه خیزی برخی مناطق آن، در بعضی موارد اثرات سوء ناشی از وقوع سیل کمتر از زلزله نبوده و عدم پیشگیری از وقوع آن می تواند خسارات جانی، مالی و زیست محیطی جبران ناپذیری را بر جای گذارد.

  • مجتبی طحان

چند پرده از یک سیل ویرانگر

مجتبی طحان | دوشنبه, ۱۱ آبان ۱۳۹۴، ۰۲:۵۵ ب.ظ

سیل ایلام با تمام تلخی هایش و خسارت هایی که به بار آورد، آزمونی دیگر بود برای سنجش توان امدادگران سرخ پوش. امدادگرانی که باز هم در کنار مردم بودند. این گزارش، چند پرده از حضور است!

 

پرده اول:

برای چند لحظه، دنیا به چشمانم تیره و تار شد. تا این سن که بیش از 37 بهار از آن گذشته بود، چنین صحنه ای ندیده بودم. پیش رویم، هیچ چیز معلوم نبود. تنها بودم و با خودروی شخصی از مهران به سمت ایلام در حرکت که بارانی سیل آسا به همراه وزش باد شدید عرصه را بر من تنگ کرد. سرعت و شدت باران آنقدر زیاد بود که یک خودروی پژو 405 را به آن سوی جاده پرتاب کرد و تمام خودروهای عبوری زمین گیر نمود. نفسم به شماره افتاده بود و بلند بلند ماشاءالله ماشاءالله می گفتم! این همه باران، آن هم در چند لحظه کوتاه، ترس را بر وجودم چیره کرده بود. قدرت فکر از من ربوده شده و زمان از حرکت ایستاده بود. ثانیه ها کندتر از همیشه می گذشتند و مولود حادثه ای کم نظیر را رقم می زدند.

  • مجتبی طحان

دستان مهربان خداوند در آستین کودکان ایران زمین

مجتبی طحان | يكشنبه, ۲۶ مهر ۱۳۹۴، ۱۲:۳۵ ب.ظ

گزارشی از حضور کودکان خوزستانی عضو هلال احمر خوزستان در روز جهانی کودک

 
نگاه کودکان را دوست دارم چون با صداقت است، هیچ دروغی درآن راه ندارد، فربیت نمی دهد، صمیمی و سیال، مانند نگاه کودکی که به کودک هم سن وسالش می نگرد و هرچه دارد، با او تقسیم می کند! آنها در لحظه زندگی می کنند و با همه، مثل کف دست، صاف و صادق اند.
دستان کوچکی را فرض کن که خود به کمک نیاز دارد، اما به دستگیری کودکان دیگر قامت می بندد! آیا زیباتر از این لحظه می توانی یافت؟! می گویند گاهی خدا می خواهد با دست تو، دست دیگر بندگانش را بگیرد. وقتی دستی را به یاری می گیری، بدان که دست دیگرت در دست خداست و این رمز اصلی مهربانی و نوع دوستی است که اهالی هلال احمر را از دیگران متمایز می سازد. نه اینکه اهالی هلال، جور دیگرند که این رمز و راز زندگی هرکسی است که تفکرش بر نوع دوستی بنا شده و از خود گذشته و به دیگران رسیده است! و اینک، این دستان خداوند مهربان است که در آستین کودکان ایران زمین رخ نمایانده است...

  • مجتبی طحان

بوسه بر موی سپید!

مجتبی طحان | دوشنبه, ۲۰ مهر ۱۳۹۴، ۰۳:۰۱ ب.ظ

ایثاگران بازنشسته هلال احمر؛ چراغ راه و نخبگان راهنما


موی سپیدش، نشان از سپید سرشتی اش دارد! چین و چروک صورتش، مسیر پر نشیب و فرازی را به ما می نمایاند که طی شده و به امروز رسیده است. او که در روزگار جوانی، در اوج قرار داشته، این روزها با حسرت به پیرامون خویش می نگرد؛ نه از سر ناتوانی که ما جوانترها برخی اوقات از سرِ خامی، آنگونه که شایسته است، قدر او را نمی شناسیم و با دیده انکار و تحقیر به او نگاه می کنیم، فارغ از اینکه جوانیِ ما هم به سر می آید و تاریخ تکرار می شود! 

سخن در مورد قشری نجیب در جامعه است که به زعم ما، آرد خود بیخته و الک خویش آویخته اند! گمانی نادرست که در بعضی موارد، کار دست ما می دهد و ما را به بیراهه می اندازد. افرادی که با نام بازنشسته شناخته می شوند و بر خلاف تصور، دریافت ذهنی جامعه نسبت به این افراد، گاهی به بی مهری می گراید.

  • مجتبی طحان