حوالی هلال

گاهنامه انتقادی با محور فعالیت های جمعیت هلال احمر

حوالی هلال

گاهنامه انتقادی با محور فعالیت های جمعیت هلال احمر

حوالی هلال

به احترام همه آنانی که بشردوستی سرلوحه زندگیشان بوده است و تمامی هست و نیست خویش را برای این آرمان بزرگ بشری تقدیم نموده و می نمایند. آنان که امدادگری را فراتر از زمان و مکان دریافته اند و در این راه ملامت هیچ ملامت کننده ای، ذره ای تردید و کوچکترین خللی بر عزم استوارشان وارد نمی سازد؛ چون باورشان، با بشردوستی بارور شده است.

طبقه بندی موضوعی

۲۴ مطلب با موضوع «متن ادبی» ثبت شده است

جاده با چاشنی عشق و ایثار - به مناسبت روز ملی حمل و نقل

مجتبی طحان | چهارشنبه, ۲۷ آذر ۱۳۹۸، ۰۸:۱۰ ق.ظ

متن ادبی| جنگ بود! جنگی تمام عیار در مقابل سرزمینم ولی نه! جنگی به اندازه تمام جنگ های تاریخ از ازل تا ابد که نه فقط این سرزمین که مردم مهربان آن را نشانه گرفته بود. جنگی که روسیاهی و تلخی‌اش نصیب دشمن بعثی و حامیان آن شد.

جنگ بود! مردان مرد این سرزمین در عرصه دفاع، نهال نورس انقلاب را با خون خویش آبیاری می کردند! چه در خط مقدم و چه در پشتیبانی، پهنه های این سرزمین بود که با خون یکرنگ می شد. جنگ، پیر و جوان، زن و مرد و خرد و کلان نمی شناخت! هرچه بود، دفاعی جانانه بود که در لوای یک پرچم سه رنگ، فرد فرد این مرز و بوم را با هم متحد می ساخت و لعابی از تقدس ناب را بر این دفاع می نشاند.

  • مجتبی طحان

امدادگری با عشق و عطش!

مجتبی طحان | دوشنبه, ۲۹ خرداد ۱۳۹۶، ۱۱:۳۲ ب.ظ

چه ترکیب زیبا و ملیحی می شود! امدادگر باشی و روزه دار و در اندیشه خدمت به خلق، نفس های قدسی ات را به سوی معبود بفرستی.

روی سخنم با توست! ای امدادگر روزه دار...

رمضان است. چشم هایت را ببند و از خداوند، هدایت به راه راست را از اعماق جان طلب کن. سی روز از سحر تا غروب، از خوردن و آشامیدن دست می کشی و تاب می آوری. و البته می دانی که روزه ماه مبارک، فقط نخوردن و نیاشامیدن نیست که اگر دست بی نوایی را بگیری و دستگیری اش کنی، باز روزه داری کرده ای! رمضان، فرصت میلاد دوباره توست. تجدید حیات تو، در رمضان است. ای امدادگر فداکار! اگر چه تو برای خدمتی که به خلق خدا می کنی، قرابتی وسیع به ایزد منان داری، لکن در این روزها و شب هاست که تو به خدا نزدیک تری، ببین که لحظه لحظه، نزدیک و مهربان با تو، سخن می گوید؛ از او بخواه که ترا در این راه مستدام بسازد که اگر حرکتی است برای رضای اوست! راهی که انتخاب کرده ای و چه باشکوه مسیری است که از کف جاده ها و در اعماق دره ها، تو را به آن ذات لایتناهی متصل می کند.

  • مجتبی طحان

انفجار در اتاق عمل!

مجتبی طحان | دوشنبه, ۱۰ اسفند ۱۳۹۴، ۱۰:۵۳ ب.ظ

تازه به جمع انسان های روی زمین پیوسته بودم که جنگ شد؛ جنگی مهیب و کینه توزانه! جنگ ادامه داشت و من هنوز کودک بودم و در رؤیای کودکانه ام، جهان را پر از صفا و صمیمیت می دیدم!

***

من جنگ را ندیده ام ولی تصویر تلخ و سخت آن همیشه با من است! کودک که بودم، داستانی سینمایی ساخته بودند دور از ذهن... انفجار در اتاق عمل! اتاق عمل که خود مرز بین مرگ و زندگی است و تصور بسیاری از مردم هم همین است. می گویند پزشکان در اتاق عمل به احیاء زندگی فکر می کنند و بس! حال تصور کن رابطه این اتاق مقدس و انفجار را؟! در سینما نظاره گر این فیلم بودم. سکانس هایی بر من می گذشت که به دنبال دهان باز شده می گشتم برای پنهان شدن! گویی سخت تر از این آنات وجود نداشت . دل در گرو پزشکان شریفی بود که جانانه می جنگیدند که کار آنها نه با سلاح که با علم بود و برای تداوم حیات!

نقش پزشکان ـ برای من ـ در این سکانس ها به سه صورت رخ نمون می کرد: نقشی از علم و اندیشه بر تارک روزگار می درخشید! نقشی دیگر از حضور مؤثر و غیرت مندانه که بر گیتی نمایان می گشت و نقشی دل انگیز از ایثار و مردی و پایمردی که وجه آن در تمثال شهدای پزشک شریفی است که بر در و دیوار شهرهایمان متجلی شده است!

به یاد همه آنانی که اگر نبودند، ما هم نبودیم...

 


پی نوشت: این بداهه نویسی ـ امروز صبح ـ پیش از اجرای آیین گشایش ششمین کنگره ملی طب رزم و تروما با حضور جامعه جراحان ایران به میزبانی استان خوزستان صورت گرفت و به صورتی عمیق و احساسی قرائت شد.

  • مجتبی طحان

پرستار

مجتبی طحان | يكشنبه, ۲۵ بهمن ۱۳۹۴، ۰۲:۰۳ ب.ظ

به نام زینب کبری(س)؛ تو را ای پرستار می ستایم!

 

به تو که می رسم، در اوج ایثار ایستاده ای؛ بر بلندای رفیع مهرورزی! ترا می ستایم که مهرآسا، مهرآفرینی پیشه توست! تو که بند بند وجودت در پی آسایش دو گیتی است! نه برای خویش که برای همنوعان نیازمندت...

سلام بر تو که بوی بهشت خدا می دهی! سلام بر تو که زلال عفو و رحمت خدا بر چهره ات جاریست! سلام بر تو که عطر بخشش از ذره ذره وجود نازنینت بر می خیزد. در شگفتم که این جاری دریای عاطفه در وجودت از کجا آمده است؟! این خورشید روشن ایمان در آسمان زندگیت، متحیرم ساخته است. به تو که می رسم، وزش نسیم فداکاری و ایثارت را بر تن همنوعان نیازمندت را می بینم! تو از چشمه سار ایمانِ آسمانیِ کدام وجود مه جبین، سیراب شده ای که این گونه در فراسوی خیال، هستی خود را در مکتب جود و سخاوت به بخشش رسانده ای؟! تو که باشی، درد از درون درماندگان رخت می بندد و بیچارگی از آسمان زندگیشان پر می کشد... همیشه باش!

  • مجتبی طحان

امشب حال بچه ها هم خوب است!

مجتبی طحان | شنبه, ۲۰ تیر ۱۳۹۴، ۱۰:۲۳ ب.ظ

گزارشی از ضیافت افطار داوطلبان جمعیت هلال احمر اهواز در بیمارستان شفای اهواز

 

بر قله مهربانی

ترا می ستایم که مهرآسا، مهرآفرینی پیشه توست! تو که بند بند وجودت در پی آسایش دو گیتی است! نه برای خویش که برای همنوعان نیازمندت... تو که ثابت کرده ای هلال احمر، محلی است برای خدمت به نوع بشر و تمامی گیتی عرصه یکتای هنرمندی توست! وه که چه خوش نغمه ای نواخته ای و این نغمه که سروده ای، برای همیشه به یادگار خواهد ماند و این رایحه خدمت توست که دوامش بر جریده عالم ثبت شده است...

  • مجتبی طحان

همای رحمت، یک راه روشن است!

مجتبی طحان | جمعه, ۱۲ تیر ۱۳۹۴، ۰۲:۲۰ ق.ظ

این روزها...

این روزها که می گذرد، روزهایی است سیال با نسیم روح نواز بال ملائکی که پروازکنان تا کوچه باغ عاشقی آمده اند و نظاره گر انسان هایی هستند از جنس آسمان. این روزها که می گذرد، آدم هایی را می بینی که دل در گرو مهر به همنوع نهاده اند و این میهمانی خدا را بدون انسان های گرفتار نمی خواهند! گویی می خواهند نوای ملکوتی "الجار ثم الدار" تا ابد الدهر بر پهنه گیتی جاری و ساری بماند. برخی اوقات می مانم که چه کلمه ای زیبنده این بندگان خوب خداست؟ زبان الکن من، قاصر از توصیف این اهالی بهشت خدا بر روی زمین است!

 

  • مجتبی طحان

داستان اربعین!

مجتبی طحان | پنجشنبه, ۵ دی ۱۳۹۲، ۰۱:۰۲ ب.ظ

برخی اوقات آن قدر خسته می شوی که دوست داری نه برای چند ساعت که برای چند لحظه فرصتی بیابی و دمی بیاسایی! اما مگر سیل این جمعیت مشتاق به تو اجازه می دهد که لختی به خود فکر کنی و آن چه در ذهنت می گذرد را عملی نمایی. تا چشم کار می کند، بیرق است و سیاه پوشانی که به عشق حضرتش سیل آسا در پایانه مرزی خرمشهر در انتظار صدور مجوز خروج ظاهری اند لکن من خوب می دانم که از مدت ها قبل، اجازه خروج ایشان به سوی بهشتِ مثال زدنی حضرت حسین(ع) صادر شده است و همه ی این همهمه، بهانه ای است برای فزونی اشتیاق که دل باید بسوزد(!) که کارها بکند! در مورد این لحظه ها نگاشتن، کار سهلی نیست چرا که این آنات را باید دید نه اینکه نوشت.

  • مجتبی طحان

به آستان بلند پزشکان داوطلب

مجتبی طحان | جمعه, ۱ شهریور ۱۳۹۲، ۰۳:۳۶ ب.ظ

برخی اوقات در گوشه کنار شهر، آدم هایی زندگی می کنند که در عین گمنامی، کارشان آنقدر هویداست که هرچه قدر هم بخواهی مخفی کاری کنی، مثل نور خورشید از پشت ابر متجلی می شود و تصویر زیبایی را می سازد که چشم هر بیننده ای را به خود جلب می کند. کار خیر انسان های نیکوکار هم، همین گونه است. هرچه قدر می خواهند کارشان را پنهان کنند، دست آخر مشخص می شود شکم گرسنه ای که سیر شده و در خانه اش صدای خنده می آید و یا شهریه دانشگاه دانشجوی فقیری پرداخت شده که بدون دغدغه، شاگرد ممتاز کلاسش می شود و ...


داوطلبان جمعیت هلال احمر از این تبارند. در میان داوطلبان اما، کسانی دیگر هم هستند که شاید در کسوت پزشکی باشند لکن عاشق اند؛ عاشق مردم؛ عاشق کمک به مردم و می دانیم که سبب عشق به مردم، عشق به خداست...

  • مجتبی طحان

مهربانیِ سرشار!

مجتبی طحان | سه شنبه, ۱ مرداد ۱۳۹۲، ۰۳:۴۴ ب.ظ

نمی دانم داستان زندگی تو چیست،

نمی دانم سرچشمه این جریان مواج و دائم از کدام دریای زلال است،

نمی دانم سرشت تو از چیست،

نمی دانم پیوند این جاری عاطفه به کجاست...

نمی دانم تو در هنگام امداد به چه می اندیشی،

نمی دانم که تو در زمان حادثه به کدامین افق می نگری،

نمی دانم...

  • مجتبی طحان

در امتداد ایثار...

مجتبی طحان | دوشنبه, ۲۰ خرداد ۱۳۹۲، ۰۳:۵۸ ب.ظ

مدال پاکباختگی را بر سینه تو آویخته اند

تندیس ایثار و فداکاری را بر لوح دلت حک نموده اند

تو که هماره در تکاپوی خدمت به خلق خدایی

و این اندیشه والای توست که در افق بلندش، دیگر گونه ای جز خدمت یافت نمی شود!

قبای از خود گذشتگی را بر قامت رسای تو نشانده اند

آنجا که چون هلال، به وقت امداد خمیده می شوی!   

***

ای امدادگر!

از تبار عشقی

و سرخوش از شهدِ چون عسلش! 

و از اهالی فردوس برین

و اگر بگویم فرشته ای، سخن به گزافه نگفته ام

که فرشته سان، همه وجودت

وقف یاری به دگران است...

تو که پرتو حسنت بر تمام عالمیان هویداست

و تابندگی اش، چشم هر بیننده اهل معرفت را به خود جلب می کند

***

ای سرشار از حادثه عشق

ای امدادگر!

  • مجتبی طحان