حوالی هلال

گاهنامه انتقادی با محور فعالیت های جمعیت هلال احمر

حوالی هلال

گاهنامه انتقادی با محور فعالیت های جمعیت هلال احمر

حوالی هلال

به احترام همه آنانی که بشردوستی سرلوحه زندگیشان بوده است و تمامی هست و نیست خویش را برای این آرمان بزرگ بشری تقدیم نموده و می نمایند. آنان که امدادگری را فراتر از زمان و مکان دریافته اند و در این راه ملامت هیچ ملامت کننده ای، ذره ای تردید و کوچکترین خللی بر عزم استوارشان وارد نمی سازد؛ چون باورشان، با بشردوستی بارور شده است.

طبقه بندی موضوعی

جاده با چاشنی عشق و ایثار - به مناسبت روز ملی حمل و نقل

مجتبی طحان | چهارشنبه, ۲۷ آذر ۱۳۹۸، ۰۸:۱۰ ق.ظ

متن ادبی| جنگ بود! جنگی تمام عیار در مقابل سرزمینم ولی نه! جنگی به اندازه تمام جنگ های تاریخ از ازل تا ابد که نه فقط این سرزمین که مردم مهربان آن را نشانه گرفته بود. جنگی که روسیاهی و تلخی‌اش نصیب دشمن بعثی و حامیان آن شد.

جنگ بود! مردان مرد این سرزمین در عرصه دفاع، نهال نورس انقلاب را با خون خویش آبیاری می کردند! چه در خط مقدم و چه در پشتیبانی، پهنه های این سرزمین بود که با خون یکرنگ می شد. جنگ، پیر و جوان، زن و مرد و خرد و کلان نمی شناخت! هرچه بود، دفاعی جانانه بود که در لوای یک پرچم سه رنگ، فرد فرد این مرز و بوم را با هم متحد می ساخت و لعابی از تقدس ناب را بر این دفاع می نشاند.

جنگ بود! وضعیت مردم خوب نبود، کالاهای اساسی و حیاتی زندگی و معاش، به دست آنان نمی رسید، در زیر پوست این دیار، درد و دردمندی مردم ورای از جنگ و معضلاتش، رامش و آرامش را از زندگی فداکارانه آنان ربوده بود. آن سوی ماجرا نیز، محصولات و کالاهای اساسی و حیاتی وجود داشت که در بیش از یکصد کشتی در بندرگاه های جنوبی، در انتظار ترخیص و تخلیه بود اما موج مهیب حملات وحشیانه و ددمنشانه در ازدحام موشک های پر از نفرت بعثی ها، رخصت به انتقال این اقلام نمی داد.

جنگ بود! شور و شوق از وجود کودکان رخت بربسته بود. مادران از رنج و سختی کودکان معصومشان غمگین بودند، پدران خجل از گرسنگی فرزندان، روی از آنان می ربودند! قلب پیر جماران از این وضعیت به درد آمده بود و در تنگنای جنگ نابرابر، دردی دیگر را بر همه آلام می افزود. اما همیشه پایان شب سیه، سفید است!

جنگ بود! در همهمه این جنگ، روزی رسید که شبیه روزهای دیگر نبود. بیست و ششمین روز از آذرماه سال 61، پیر جماران به  کامیون داران غیرتمند این مرز قهرمان پرور پیام داده بود که بندِ ظلم و جور دشمن بعثی از تن این کالاهای اساسی ملت برهانند. به دنبال فرمان تاریخی امام امت برای تخلیه کشتی های منتظر در بندرهای جنوبی کشور، زمین و زمان شاهد بسیج عمومی قشر فداکار و تلاشگر کامیون دار شد و صحنه های کم نظیری از فداکاری، ایثار و تلاش شبانه روزی به ثبت رسید و این روز را در تاریخ ایران عزیز در یادها ماندگار ساخت.

جنگ بود! اما لبخند هم بود. کالاهای اساسی به مردم رسید و دوباره جوانه های امید در میان ملت برخاست. از آن روزها بیش از 37 سال می گذرد. پانزده سال پس از زمان صدور فرمان امام راحل، به پیشنهاد وزارت راه و ترابری و برای آگاهی اقشار مختلف مردم از نقش و جایگاه والای شبکه گسترده حمل و نقل کشوری و فداکاری این مردم گمنام همیشه در جاده، در سال 1376 از سوی شورای فرهنگ عمومی کشور، 26 آذر به عنوان «روز حمل و نقل» شناخته شد. روزی که فداکاری و جانفشانی اهالی جاده با چاشنی عشق و ایثار تا همیشه جاودانه ماند و مگر چشم پر از خواب و غفلت ما، این حقایق شگفت و سترگ را به فراموشی بسپارد!

 

 

پانوشت: در آغاز اجرای مراسم ملی روز حمل و نقل در اهواز نگارش و خوانش شد و مورد استقبال حاضران قرار گرفت.

  • مجتبی طحان

اهواز

حمل و نقل

متن ادبی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی