حوالی هلال

گاهنامه انتقادی با محور فعالیت های جمعیت هلال احمر

حوالی هلال

گاهنامه انتقادی با محور فعالیت های جمعیت هلال احمر

حوالی هلال

به احترام همه آنانی که بشردوستی سرلوحه زندگیشان بوده است و تمامی هست و نیست خویش را برای این آرمان بزرگ بشری تقدیم نموده و می نمایند. آنان که امدادگری را فراتر از زمان و مکان دریافته اند و در این راه ملامت هیچ ملامت کننده ای، ذره ای تردید و کوچکترین خللی بر عزم استوارشان وارد نمی سازد؛ چون باورشان، با بشردوستی بارور شده است.

طبقه بندی موضوعی

تسکین آلام بشری برای همه و همیشه!

مجتبی طحان | شنبه, ۲۴ تیر ۱۳۹۱، ۰۶:۲۱ ب.ظ

زن فقیر قصد فروش فرزندش را داشت

سه شنبه ۲۰ تیر ۱۳۹۱ ساعت ۱۸:۴۲

مادر جوان پس از آن که شوهرش او را با سه فرزند برای همیشه ترک کرد و دیگر به خانه بازنگشت، به دلیل فقر و نداری تصمیم گرفت یکی از فرزندانش را بفروشد که در آخرین لحظه عشق مادرانه مانع از این کار شد.

به گزارش افکار نیوز به نقل از جام جم، چند روز پیش زنی با حضور در اداره اطلاعات - امنیت شهرستان شهریار در غرب استان تهران به ماموران خبر داد زنی قرار است پسر یازده ماهه اش را به یک زوج نابارور بفروشد. زن جوان در این باره گفت: چند روز پیش در خانه یکی از دوستانم، یکی از زنان مهمان ادعا کرد زن همسایه شان با این که دو بچه دارد، چند ماهی است از فرزندان دوقلوی یک زن فقیر - که یک پسر و یک دختر هستند - نگهداری می کند و اکنون پسر یازده ماهه را دوباره به مادرش تحویل داده است و مادر کودک به دلیل فقر مالی می خواهد فرزندش را بفروشد.
به این ترتیب پرونده ای تشکیل و تحقیقات پلیسی در این باره آغاز شد.


قرار ملاقات با فروشنده کودک
در مرحله بعدی ماموران از زنی که پلیس را در جریان ماجرای فروش کودک قرار داده بود، خواستند با آنها همکاری کند و به عنوان خریدار کودک با مادرش وارد معامله شود.
به این ترتیب، این زن در محل ملاقات در منطقه اندیشه که به طور نامحسوس از سوی ماموران زیر نظر بود، حاضر شد. در همین موقع زنی به وی نزدیک شد و با او به گفت و گو پرداخت. پس از دقایقی فروشندهکودک بازداشت و به مرکز پلیس منتقل شد.

زن جوان، راز زندگی دوقلو ها را فاش کرد
این زن با اشاره به این که مادر کودک نیست، گفت: من از همسر اولم دو فرزند دارم. پس از جدایی و ازدواج دوباره با مرد دیگری، ما صاحب فرزندی نشدیم. ده ماه پیش از طریق یکی از دوستانم مطلع شدم زن جوانی در همسایگی شان زندگی می کند که شوهرش او و سه کودکش را ترک کرده است و آنها با فقر و نداری زندگی می کنند.
وی اضافه کرد: در ادامه با مشاهده وضعیت زندگی آن زن و بچه هایش، موضوع را با شوهرم در میان گذاشتم و او قبول کرد از دختر و پسر یکماهه دوقلو برای مدتی نگهداری و در این مدت به این خانواده نیز کمک مالی کنیم.
این زن درباره موضوع فروش پسر یازده ماهه گفت: شوهرم از نوزاد دختر خوشش آمد و تصمیم گرفتیم از او نگهداری کنیم و درصدد بودیم خانواده ای را نیز پیدا کنیم تا سرپرستی نوزاد پسر را به عهده بگیرد. بعد از مدتی موفق شدیم زوجی را که بعد از سال ها ازدواج صاحب فرزندی نمی شدند، پیدا کنیم.
زن جوان یادآور شد: این زن قول داد برای گرفتن نوزاد پسر ده میلیون تومان به مادر کودک کمک کند و به او قول دهد زندگی خوبی را برای فرزندش فراهم کند. موضوع را با مادر کودک در میان گذاشتم و او قبول کردنوزادش را در اختیار این زن قرار دهد.
با اطلاعات به دست آمده از این زن، مادر کودک تحت تعقیب پلیس قرار گرفت و در خانه اجاره ای مادرش در یکی از محله های جنوبی شهر کرج شناسایی و دستگیر و به اداره اطلاعات - امنیت شهرستان شهریار منتقل شد.

مادر از ناگفته های زندگی اش گفت
مادر کودک با اشاره به این که فقر و نداری باعث شده بود، از دو فرزندش دور بماند، در این باره گفت: شوهرم بیکار بود و با وجود یک فرزند چهار ساله به سختی هزینه زندگی مان تامین می شد. وقتی دوباره باردار شدم، شوهرم پس از مشاجره مرا کتک زد و خانه را ترک کرد و دیگر بازنگشت. در این مدت مادرم کهخود نیز مشکل مالی دارد، کمکم می کرد و با تولد دوقلوها، هزینه زندگی مان بیشتر شد.
وی اضافه کرد: با کمک همسایه ها و فامیل زندگی مان می گذشت. دیگر طاقت این زندگی را نداشتم و شرایط نیز هر روز بدتر می شد.
وی یادآور شد: حتی وقتی دوقلو ها بیمار می شدند، پولی برای درمان آنها نداشتم. مدتی به همین منوال سپری شد تا این که با زنی آشنا شدم و برای چند ماهی بچه ها را به او سپردم. این زن به ما کمک فراوانی کرد و من دیگر نگران بچه ها نبودم.
مادر جوان توضیح داد: پس از مدتی این خانواده نیز فقط توانستند یکی از فرزندانم را نگهداری کنند. بنابراین از آن زن خواستم خانواده ای را پیدا کند تا در صورت تمایل از پسرم نگهداری کند. قصد نداشتم فرزندم را که با هزاران امید و آرزو به دنیا آورده بودم، به کسی بدهم، اما نداری و بی کسی مرا به این کار وادار کرد، ولی هنگامی که دوستم به محل قرار رفت، طاقت نیاوردم و حاضر نشدم از نوزادم دل بکنم و او خودش تنها در محل قرار حاضر شد.
بنابراین گزارش، دختر و پسر دوقلو تحویل سازمان بهزیستی شدند. تحقیقات تکمیلی در این باره ادامه دارد.

  • مجتبی طحان

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی